×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

همه چی

همه چی

تو می آیی

فكر نمي كرديم جدايي جانگداز بنمايد ،‌دوست داشتني ترين احساسها نيز از فراق هزارساله غمگين مي شوند.

دلمان قرص است كه مي آيي

به ظلمت آسمان نااميد نمي شويم ،‌طلوع و فرداها را مي شماريم و جمعه ها را . مگر چه داشت اين دل ما كه آمدنت را مي لرزاند .

چشمانمان كوچكتر از آنند كه بودنت را حس كنند اما قلبهامان سرشار از عطر انتظار توست .

اي صاحب دلها ، نوازشهايت و نگاههايت را از ما دريغ مكن .

ديگر اشكهامان تاب ايستادن ندارند گويي تو مي خواني شان . كاش دلهاي سردرگم و خسته مان را نيز مي خواندي ، كاش حس حضورت در چشمها گل مي داد و نه فقط در دلها كه گاه شرم دارم از چشمانم كه لياقت قدوم خجسته ات را ندارند

نكند عادت كنيم به دوري ات . نكند از ياد ببريم دلها را كه اشتياق گاه دردناك مي شود و شيطان قطره هاي عقل در دل مشتاق مي چكد .

گاه مي خواهم چشمانم را به روي هر چه تاريكي است ببندم و طراوت حضورت را معصومانه حس كنم

زماني كه فقط بهار است و زمستان سرد از شرم آغوش گرم تو رنگ باخته است

زماني كه اگر مرغ عشقي عاشق باشد بي اعتنا به قفس آواز مي خواند

زماني كه رنگها رنگي اند و گلاب بوي گل محمدي مي دهد

وه كه چه زيباست ،‌نه اشكي ،‌نه دردي و نه دل نگراني سراسر تازگي و شور و قرار

پس بيا و زيبايي كن ...

بيا

پنجشنبه 16 مهر 1388 - 5:38:57 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

10832 بازدید

1 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

31 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements